دلنوشته ها
ای حضرت حاضری که ناپیدایی ...
غایب شده از زشتی و نازیبایی ...
شرمنده که جای آمدن، میگوییم:
«آقا! تو چه وقت پیش ما میآیی؟»
دنیا دیوارهای بلند دارد و درهای بسته که دور تا دور زندگی را گرفته اند.
نمی شود از دیوارهای دنیا بالا رفت.
نمی شود سرک کشید و آن طرفش را دید.
اما همیشه نسیمی از آن طرف دیوار کنجکاوی آدم را قلقلک می دهد.
کاش این دیوارها پنجره داشت و کاش می شد گاهی به آن طرف نگاه کرد. شاید هم پنجره ای هست و من نمی بینم.
شاید هم پنجره اش زیادی بالاست و قد من نمی رسد.
با این دیوارها چه می شود کرد؟
مرا باش که در قصر بلور دنبال تو می گشتم
مگر تو « لای این شب بوها » نیستی ، یا « پای آن کاج بلند »
آه ... ببخش مرا که ندیدمت !
خواندم ولی ندیدم ، که :
دیدنت به چشم نیست با دل است
و همه حتی « نابینایان مادرزاد » !! می توانند ببینند تو را
... و من به قاب نحیف آینه دل بسته بودم .
آری ، هیچ ندیدم و همه را دیدم ...
و شبی تاریکتر از تاریک که جام صبح را پر کرده بود
همان شب خواب دیدم تو را و ... بیدار شدم
«الحمدلله رب العالمین»
مهربانم : یاری ام کن آینه حضورت را تا ابد با چشمانم پاک و زلال نگه دارم .
گرفته مه همه ی جاده را
ـ مشخص نیست
که صاف می شود آیا هوا ؟
ـ مشخص نیست
چطور باید از این راه مه گرفته گذشت
از این مسیر که یک ردّ پا مشخص نیست
بسم الله الرحمن الرحیم
اللهمّ غَشّنی بالرّحْمَةِ وارْزُقْنی فیهِ التّوفیقِ والعِصْمَةِ وطَهّرْ قلْبی من غَیاهِبِ التُّهْمَةِ یا رحیماً بِعبادِهِ المؤمِنین.
خدایا بپوشان در آن با مهر و رحمت و روزى کن مرا در آن توفیق و خوددارى و پاک کن دلم را از تیرگیها و گرفتگىهاى تهمت اى مهربان به بندگان با ایمان خود.
دلم میخواهد چشم ببندم ،گوش بگیرم و زبان خاموش کنم...
آنگاه با دل ببینم ..بشنوم...و بگویم!
بیا برویم از این قیل و قال ها...
برویم...
برویم..
هنگامه رفتن است...رفتن...
پ ن :هست خاموشی نشان اهل راز..... باش دایم از خموشی درگداز
هست خاموشی عیار از بهر عشق....هست خاموشی زبان شهر عشق
هست خاموشی درون دل مرا.....لیک عشقم گفت اینها بر ملا
هست خاموشی میان ما و دوست...این همه معنی من پیدا ازوست
هست خاموشی بآخر حال تو....نیست گردد جمله قیل و قال تو (عطار)
خداوند متعال محمد (صلی الله علیه و آله) را مبعوث کرد، تا سلسله پیامبران را تکمیل کند، آن روز مردمان خدا را نمیشناختند، او آنان را هدایت کرد و از گمراهی رهانید و جاهلیت و نادانی را برانداخت.
من گواهی میدهم که محمد بنده و فرستاده خداست، خداوند او را با دین اسلام و معجزه جاوید آسمانی به سوی مردمان فرستاد، تا شبههها را از میان بردارد و با دلیلهای روشن سخن گوید و آنان را با نشانههای الهی، از هر کردار ناپسند بیم دهد و به سوی کارهای نیکو و رفتار نیک فراخواند. (امام علی(علیه السلام)، الحیات، ج 2، ص 35)
بسم الله الرحمن الرحیم
اللهمّ وفّر حظّی فیهِ من النّوافِلِ واکْرِمْنی فیهِ بإحْضارِ المَسائِلِ وقَرّبِ فیهِ وسیلتی الیکَ من بینِ الوسائل یا من لا یَشْغَلُهُ الحاحُ المُلِحّین .
خدایا زیاد کن بهره مرا در آن از اقدام به مستحبات و گرامى دار در آن به حاضر کردن و یا داشتن مسائل و نزدیک گردان در آن وسیله ام به سویت از میـان وسیلهها اى آنکه سرگرمش نکند اصرار و سماجت اصرارکنندگان.
انگار دارم کم کم به این گناهای ساده عادت می کنم .
به رفتن و آمدن ماه رمضان .
به منتظرماه رمضان سال دیگه شدن عادت می کنم .
وقتی که می آید نمی بینمش . فقط گرسنگی و تشنگی صبح تا شبش را می فهمم .
بسم الله الرحمن الرحیم
اللهمّ ارْزُقْنی فیهِ فَضْلَ لَیْلَةِ القَدْرِ وصَیّرْ أموری فیهِ من العُسْرِ الى الیُسْرِ واقْبَلْ مَعاذیری وحُطّ عنّی الذّنب والوِزْرِ یا رؤوفاً بِعبادِهِ الصّالِحین.
خدایا روزى کن مرا در آن فضیلت شب قدر را و بگردان در آن کارهاى مرا از سختى به آسانى و بپذیر عذرهایم و بریز از من گناه و بار گران را اى مهربان به بندگان شایسته خویش.
Design By : Pichak |