دلنوشته ها
معراج، عروج عاشقانه و عارفانه و عابدانه است از مرز عالم خاک تا بام افلاک. پر کشیدن از بندهاست تا جهان رهایی و نجوای محرمانه است در خلوت ترین حریم ها، در با شکوه ترین حرم ها و با دلپذیرترین محرم ها.
معراج، پروازی است برق آسا با بُراق عشق در افق عرفان الهی. معراج سفری است عاشقانه در ملکوت عالم. پذیرایی ویژه خدایی است برای رسولی پاک باخته و پاک زیست، از مسجدالحرام تا مسجدالاقصی ـ قبله گاه نخست مسلمانان و قلب کنونی جهان اسلام و خاستگاه پیامبران و زادگاه ادیان آسمانی ـ و از آن جا تا شکوه بی کران عرش الهی و بام افلاک. معراج، شکوهمندترین ضیافت خداست برای عزیزترین مخلوق هستی.
بنام او که خالق یاس ونرگس است
یا رب المهدی بحق المهدی اشف صدر المهدی بظهور الحجت
ای روح دعا سلام مهدی (عج)
1170 بهار وخزان گذشت ونیامدی0سالهاست نگاهم پشت پنجره ای که متعلق به فرداست قاب گردیده وگرد وغبار هجران برآن سایه افکنده0
عمری است که برای آمدنت بی قرارم0 یابن الزهرا،ببین از فراقت سخت بارانیم0 ببین ثانیه ها چگونه از هجر تو بغض کرده وبه هق هق افتاده اند0
آقا جان!حیف نیست ماه شب چهارده پشت ابرهای تیره وپاره پاره پنهان بماند،حیف نیست دیده را شوق وصال باشد ولی فروغ دیده نباشد0
بیا و قرار دل بیقرارم شو0
اللهمّ وَفّقْنی فیهِ لِموافَقَةِ الأبْرارِ وجَنّبْنی فیهِ مُرافَقَةِ الأشْرارِ وأوِنی فیهِ بِرَحْمَتِکَ الى دارِ القَرارِ بالهِیّتَکِ یا إلَهَ العالَمین.
خدایا توفیقم ده در آن به سازش کردن نیکان و دورم دار در آن از رفاقت بدان و جایم ده در آن با مهرت به سوى خانه آرامش، به خدایى خودت اى معبـود جهانیان.
بسم الله الرحمن الرحیم
اللهمّ ارْزُقْنی فیهِ طاعَةَ الخاشِعین واشْرَحْ فیهِ صَدْری بإنابَةِ المُخْبتینَ بأمانِکَ یا أمانَ الخائِفین.
خدایا روزى کن مرا در آن فرمانبردارى فروتنان و بگشا سینه ام در آن به بازگشت دلدادگان به امان دادنت اى امان ترسناکان
میآیی از آبیترین کرانههای نور؛ تا سخاوت دریایی تو عرصهای باشد برای طلوع دومین خورشید امامت در تیرگی زمین.
کریم اهل بیت، ای باغبان نور!
با خندههای غنچه به مهمانی آمدی،
ما جشن آفتابی آیینه تو را
در چهره علی به تماشا نشستهایم
امروز، گل به خانه زهرا رسیده است
یعنی خدا جمال تو را آفریده است.
تاریخ، دو زانو نشسته است و چهار چشم مینگرد به تخته سیاه کلاس تو. چه حرفها داری برایمان! بر این تخته سیاه، چه درسها نوشتهای سفید تا یادگار بماند در حافظه کتابهای روایت!
صاد مثل صبر؛ مثل صلح؛ کاف مثل کریم اهل بیت(ع).
کیسههای زر، سرخ شدهاند از روی تو. دینار و درهم به قطرههای باران میماند که باید بچکد؛ باید بریزد بر سفرههای گرسنه، بر دستهای نیازمند. این تواضع نیست که به تو آبرو داده است؛ این تویی که به تواضع آبرو دادهای. این زهد نیست که به تو آبرو داده است؛ این تویی که به زهد آبرو دادهای. این بخشش نیست که به تو آبرو داده است؛ این تویی که به بخشش آبرو دادهای. گچها سیاه میشوند برای از تو نوشتن. شرمنده، خورشید است که خوب نتابیده است؛ شرمسار، آسمان است که خوب نباریده است. دستهای تو آبرو دادند به جود و کرم. آموزگار، دستهای توست که مینویسند، که میبخشند.
به تـــــو که می اندیشم جز غرق شدن در بی کرانگی روحت ،
حجم وسیعی از بخشش و مهربانی تمام وجودم را احاطه می کند و
ناخودآگاه بغضی غریب به سراغم می آید ؛ بغضی آکنده از بوی غربت
مظلومانه تـــــو...
به تـــــو که می اندیشم در فلسفه ی میلادت در نیمه این مهمانی بزرگ
گیج می شوم ؛ بی گمان تـــــو پاداش عاشقی این چند روزه ای...
دل کوچکم فرش راهت باد!...
نازپرورد تنعم نبرد راه به دوست
عاشقی شیوه رندان بلاکش باشد
*******
خطاب به خودم می گویم. به منی که هرجایی است. به منی که رسم و راه عاشقی را نمی داند. به منی که لاف عشق می زند، اما سنگ راه شده. با خودم هستم: ای من! چرا؟! چرا قدر سوز سینه ات را نمی دانی؟! چرا قدر اشکهایت را نمی دانی؟! چرا در اعمالت تابع امامت نیستی؟!
بسم الله الرحمن الرحیم
اللهمّ طَهّرنی فیهِ من الدَنَسِ والأقْذارِ وصَبّرنی فیهِ على کائِناتِ الأقْدارِ ووَفّقْنی فیهِ للتّقى وصُحْبةِ الأبْرارِ بِعَوْنِکَ یا قُرّةَ عیْنِ المَساکین.
خدایا پاکیزهام کن در این روز از چرک و کثافت و شکیبائیم ده در آن به آنچه مقدر است شدنىها و توفیقم ده در آن براى تقوى و هم نشینى با نیکان به یاریت اى روشنى چشم مستمندان.
اى آفریدگار صبح!
در جشن با شکوه روزى که آغاز مى شود و در تمامى روزهایى که شیرینى نام تو بر لبانم مى نشیند، من عهد دیرینه خویش را با صاحب صبح و امام عصر تازه مى کنم و دست بیعتم را در زلال دستانش معطّر مى سازم تا شعر سپید این عشق در صحن دلم تکرار شود.
طراوت جارى این عهد و بیعت هرگز از باغ خاطرم بیرون نمى رود و پیوسته شال سبز محبتّش را بر گردن مى نهم تا نوازشگر شانه هاى لرزانم باشد.
Design By : Pichak |