سفارش تبلیغ
صبا ویژن

دلنوشته ها

سخن گفتن از افکار و اندیشه های امام خمینی (ره) به عنوان یک دانشمند و عارف برجسته در عرصه سیاست و مبارزه، بدون شناخت بنیان های فکری ایشان میسر نیست چرا که ایشان در عصری که ورود به میدان های سیاست، دور شدن از اسلام به شمار می آمد و سیاست، حیله و فریب تلقی می شد، اعلام کرد که اسلام با سیاست پیوندی ناگسستنی دارد.
براستی رازهای موفقیت حضرت امام خمینی (ره) در چیست؟
امام خمینی (ره) بزرگمردی بود که با درکی واقع بینانه از روابط پیچیده انسان معاصر، مسائل اساسی زندگی بشر را مورد توجه قرار داد و با شخصیت عظیم و خردمندانه خود، حصار ترس و خودباختگی را شکست تا ملتی را از بند ستم و دیکتاتوری برهاند و با رهبری و شجاعت کم نظیر خویش ملت ایران را به آزادی و سربلندی رساند.
او رهبر، معلم و پایه گذار انقلاب اسلامی است که پدیده مهم عصر ما نامیده شده است درخشش او در این انقلاب تا آنجاست که به تعبیر رهبر انقلاب اسلامی، حضرت آیت الله خامنه ای، انقلاب اسلامی بی نام خمینی در هیچ کجای جهان شناخته شده نیست.
نیکوست که سخن کوتاه کنیم و امام را از نگاه یار نزدیک ایشان بشناسیم و با رازهای موفقیت و ویژگی های مکتب سیاسی آن بزرگوار از نگاه رهبر معظم انقلاب اسلامی آشنا شویم.

ادامه مطلب...

نوشته شده در چهارشنبه 89/3/26ساعت 12:27 عصر توسط حمیده بالایی نظرات ( ) |

ادامه مطلب...

نوشته شده در چهارشنبه 89/3/26ساعت 12:20 عصر توسط حمیده بالایی نظرات ( ) |



یکی بود یکی نبود، یک پسرک بداخلاقی بود که مرتب عصبانی می شد و به ندرت پیش می آمد که بتواند حالت عصبی خود را کنترل کند، بخاطر این عادت هم اکثر دوستانش از او آزرده بودند. پدرش فکری کرد و به جهت اینکه این عادت ناپسند را از او دور کند به او یک کیسه پر از میخ و یک چکش داد و گفت هر وقت عصبانی شدی، یک میخ به دیوار روبرو بکوب.

روز اول پسرک مجبور شد 37 میخ به دیوار روبرو بکوبد.

ادامه مطلب...

نوشته شده در چهارشنبه 89/3/26ساعت 12:19 عصر توسط حمیده بالایی نظرات ( ) |



کودک یهودی : پدر من به من گفته شما شرور، تروریست و حیوان صفت هستید.  

کودک فلسطینی: ولی پدر من چیزی بهم نگفته. آخه پدر تو اون رو کشته.



نوشته شده در چهارشنبه 89/3/26ساعت 10:2 صبح توسط حمیده بالایی نظرات ( ) |

ادامه مطلب...

نوشته شده در چهارشنبه 89/3/26ساعت 9:54 صبح توسط حمیده بالایی نظرات ( ) |

 شنیدن آمار رسمی 20 هزار و 975 نفر مبتلا به ایدز در کشور که به استناد آمار وزارت بهداشت رو به افزایش می‌رود، اهمیت اطلاعات بیشتر درباره این بیماری را دوچندان می‌کند. از این هفته پیشینه‌‌ای از این بیماری، علائم،‌ راه‌های درمان و چگونگی برخورد با بیماران ایدزی را بررسی می‌کنیم.بیماری ایدز که در حال حاضر مهم‌ترین بیماری مسری در جهان است به وسیله ویروس اچ.آی.وی ایجاد می‌شود.

ادامه مطلب...

نوشته شده در سه شنبه 89/3/25ساعت 3:18 عصر توسط حمیده بالایی نظرات ( ) |

ادامه مطلب...

نوشته شده در سه شنبه 89/3/25ساعت 3:17 عصر توسط حمیده بالایی نظرات ( ) |



جایگاه بیت المقدس در ادیان مختلف
منزه است خدایی که در یک شب، بنده اش را از مسجدالحرام به مسجدالاقصی سیر داد. 
این، آیه اول سوره اسراء است. مسلمان ها معتقدند پیامبر خاتم (ص)، از بیت المقدس به معراج رفت. برای مسلمان ها قدس زمانی (حدود 17 ماه) قبله نماز بوده است. و سنگی که در روایت معراج آمده است و پیامبر بر آن نماز خوانده، اکنون به اسم قبة الصخره معروف است و آن ساختمان شش ضلعی معروف بر روی آن بنا شده. مسجد الاقصی که به خاطر فاصله زیادش تا عربستان آن روزگار، این نام را دارد و شامل قبة الصخره (گنبدِ صخره) و ساختمان های دیگر است، سومین مسجد مهم برای مسلمان هاست.
ادامه مطلب...

نوشته شده در سه شنبه 89/3/25ساعت 3:13 عصر توسط حمیده بالایی نظرات ( ) |


جوان ثروتمندی نزد عارفی رفت و از او اندرزی برای زندگی نیک خواست. 
عارف او را به کنار پنجره برد و پرسید: چه می بینی؟
گفت: آدم هایی که می آیند و می روند و گدای کوری که در خیابان صدقه می گیرد.
بعد آینه بزرگی به او نشان داد و باز پرسید: در آینه نگاه کن و بعد بگو چه می بینی؟
گفت: خودم را می بینم.
عارف گفت: دیگر دیگران را نمی بینی! 

پندها: 
آینه و پنجره هر دو از یک ماده ی اولیه ساخته شده اند، شیشه. اما در آینه لایه ی نازکی از نقره در پشت شیشه قرار گرفته و در آن چیزی جز شخص خودت را نمی بینی.
این دو شی شیشه ای را با هم مقایسه کن. وقتی شیشه فقیر باشد، دیگران را می بیند و به آن ها احساس محبت می کند. اما وقتی از نقره (یعنی ثروت) پوشیده می شود، تنها خودش را می بیند.
تنها وقتی ارزش داری که شجاع باشی و آن پوشش نقره ای را از جلو چشم هایت برداری، تا بار دیگر بتوانی دیگران را ببینی و دوستشان بداری.




نوشته شده در سه شنبه 89/3/25ساعت 12:36 عصر توسط حمیده بالایی نظرات ( ) |

وقتی سارا دخترک هشت ساله ای بود، شنید که پدر و مادرش درباره برادر کوچکترش صحبت می کنند، فهمید که برادرش سخت بیمار است و آنها پولی برای مداوای او ندارند. پدر به تازگی کارش را از دست داده بود و نمی توانست هزینه جراحی پر خرج برادر را بپردازد و سارا شنید که پدر آهسته به مادر گفت: فقط معجزه می تواند پسرمان را نجات دهد.
 سارا با نارحتی به اتاق خوابش رفت و از زیر تخت قلک کوچکش را درآورد. قلک را شکست، سکه ها را روی تخت ریخت و آنها را شمرد، فقط 5 دلار. بعد آهسته از از در عقبی خانه خارج شد و چند کوچه بالاتر به داروخانه رفت. 

ادامه مطلب...

نوشته شده در سه شنبه 89/3/25ساعت 12:34 عصر توسط حمیده بالایی نظرات ( ) |

<      1   2   3   4   5   >>   >

 Design By : Pichak