دلنوشته ها
محرم از راه رسیده
اشک در چشمان آسمان، حلقه زده است.
سالهاست زمین بغض خود را فرو میخورد و درونش پر از آتش است.
فقط تلنگرى دیگر باعث فوران این بغض فروخورده خواهد شد.
فراتش از شرم به سرعت مىدود تا نگاهش به نگاه علقمه گره نخورد و هر آنچه در ساحل دیده فراموش کند.
هنوز بوى دود از خاطره بیابان به مشام مىرسد.
دل به استقبال محرم مىآید!
ظهرها خورشید از بهت، خیره خیره به زمین مىنگرد.
انگار بعد از این سالها هنوز روز واقعه را باور نکرده است.
عصر که مىشود آنقدر تلخ نگاهش را از روى زمین بر مىدارد که اندوهش در هواى غروب منتشر مىشود.
اینجا هر روزش روز واقعه است.
اینجا هنوز گوش بیابان از نداى «هل من ناصر ینصرونى» زنگ مىزند و پشت زمین «انکر ظهرى» تیر مىکشد.
در شیار ذهن هر نخل بر ساحل علقمه صداى فریاد «یا اخا ادرک اخا» حک شده است.
این خاک هنوز بوى یاس مىدهد.
گوش هنوز در حسرت شنیدن آخرین «لاحول ولا قوة الا بالله» وامانده است.
به هرکجا بنگرى تکثیر «هیهات من الذله» را در ذرات وجود حس خواهى کرد.
صداى زنگ کاروان آفتاب به گوش مىرسد.
هر سال خاطره یک کاروان، به این صحرا قدم مىگذارد.
محرم که مىشود کاروان غم به دل اهل زمین و آسمان کوچ مىکند.
محرم از راه رسیده است.
باید به اصل خویش بازگردیم، به یک ظهر داغ، پا به پای عطش کودکان بسوزیم، با ضجههای زینب (سلام ا... علیه) آتش بگیریم، 72 بار حرولهکنان بر مدار شعلههای عشق سوختن را تجربه کنیم .
محرم تمرین سوختن است و تمرین شعلهور شدن، مشق ققنوسی بودن است و مشق فداکاری و ایثار، تمرین جانبازی با دستان بریده است و مشق عشقبازی است با سر بریده.
محرم رجوعی است دوباره به خویشتن خویش ...
سلام بر محرم که فاطمیهای دیگر از اشک را برای چشمانمان به راه میاندازد
سلام بر استواری غیرقابل ترسیم عاشوراییان
سلام بر آن گام های شکیبا .
نه اشک ها در چشم دوام میآورند نه حرف ها بر زبان.
روایت درد آسان نیست و من بسیار ناتوان در گفتن ناگفتنیها ...
باید برگشت و دوباره پرسید:
باید دانست که سعی زینب (سلام ا... علیه) میان سر و تن از هم جدا، غروب 72 خورشید در یک نصفه روز، اسارت فرزندان رسول خدا، تحمل این همه مصیبت و داغ و تشنگی و اسارت و هر آنچه در تصور ما جای نمیگیرد برای چیست؟
عظمت این حادثه استخوانهای تاریخ را خورد کرده، لباسهای مشکی تقویم بوی قتلگاه میدهد ... یعنی چه؟ ..
باید این محرم کربلایی شویم باشد که جواب سئوالهایمان را بگیریم ...
Design By : Pichak |