سفارش تبلیغ
صبا ویژن

دلنوشته ها

باد پیچید در ترانه برگ

برگ لرزید از بهانه باد

هر کجا برگ خشک بود افتاد

باغ نالید و گفت؟

                       "باد  مباد"

 

در شگفتم گناه باد چه بود

برگ خشکیده بود ، باد ربود

باد ، هرگز نبود دشمن برگ

مردن برگ دست باد نبود

 

زندگی ذره ذره می کاهد

خشک و پژمرده می کند چون برگ

مرگ ، ناگاه می برد چون باد

زندگی دشمنی کرده یا مرگ ؟


نوشته شده در یکشنبه 90/3/8ساعت 4:23 عصر توسط حمیده بالایی نظرات ( ) |


 Design By : Pichak