سفارش تبلیغ
صبا ویژن

دلنوشته ها

آقا اجازه ! این دو سه خط را خودت بخوان 

قبل از هجوم سرزنش و حرف دیگران

آقا اجازه ! پشت به من کرده قلبتان        

بار دیگر نمی دهد به دلم روی خوش نشان

قصدم گلایه نیست ، اجازه ! نه به خدا  

اصلا به این نوشته بگویید داستان

من خسته ام از آتش و از خاک ، از زمین      

از احتمال فاجعه ، از آخرالزمان

آقا اجازه ! سنگ شدم مانده در کویر

باران بیار و باز بباران از آسمان

اهل بهشت یا که جهنم ؟ خودت بگو

آقا اجازه ! ما  نه در این و نه در آن

یک پای در جهنم و یک پای در بهشت

یا زیر دستهای نجیب تو در امان

....................  آقا اجازه

...........................................

باشد ! صبور می شوم امّا تو لااقل

....دستی برای من بده از دورها تکان...

 


نوشته شده در شنبه 90/3/7ساعت 2:25 عصر توسط حمیده بالایی نظرات ( ) |


 Design By : Pichak