دلنوشته ها
نوری که خلقت را به نور خود روشن میکرد. محمّد(ص) در سال پنجم بعثت به میهمانی خدا خوانده شده بود.
پس از آن چهل روز شیرین، اینک با وعده فرزندی از بهشت به سوی خانه باز میگردد.
چشمان خدیجه پس از آن همه تنهایی و انتظار به دیدار محمد(ص) روشن میشود و دلش به شنیدن آن وعده شیرین از شادی و غرور سرشار میشود. در انتظار آمدن آن مولود بی همتا چشم به گذر زمان میدوزد و لب به شکر خدا میگشاید.
ماههاست که تنهاییش را با گفت و گو با فرزندی که هنوز پا به دنیا ننهاده، پر کرده است؛ امّا اینک نیازمند یاری است؛ نیازمند دستی مهربان که به کمکش بشتابد. از زنان قریش یاری میخواهد؛ امّا جز طعنهها و سرزنشها چیز دیگری نمی یابد. به مهر پروردگار دل میبندد تا آنکه خانهاش به نوری سپید روشن میشود.
چهار زن بهشتی، چهار زن برگزیده، چهار یار مهربان به یاریش میآیند و فاطمه، طاهره مطهره، چشم به دنیا میگشاید و عالم را از حضور خود متحیّر میکند و از شادی آمدنش مست میسازد.
امروز خورشید وجود فاطمه(س) جهان را روشن ساخته است.
زمین خاکی لختی از ظلمت مادّی برون آمد و نور آسمانی را در خود دید. فاطمه(س) به دنیا آمد تا کهکشان خلقت برگرد وجودش بگردد. به دنیا آمد تا رحمت الهی تجلی دوباره یابد.
سلام و درود خدا بر تنها انگیزه خلقت، زیباترین آیه وحی، فاطمه زهرا(س).
سالها بود که با زنان مانند کنیزی تیره بخت رفتار میشد. اموال باعث افتخار بودند و دختران مایه ننگ. به مردگانی فخر میورزیدند و دختران را منفور میداشتند.
تا تو ای ریسمان محبّت الهی و ای لطیفترین آیه خلقت، آمدی و رشته ننگ را از وجود رنجور زنان گسستی و افکار جاهلانه موهوم پرستان را دگرگون کردی.
چه کرد بوسه پیامبر بر دستان تو در آن روز؟ چه کرد محبّت بیحدّ پیامبر به دخترش با نگاه خشمگین جاهلان و چشم پر امید دخترکان؟ و چه میکند یاد زندگی حیرت انگیز تو با منادیان آزادی زن در جامعههای جاهلی امروز؟!
گرامی باد میلاد تو که مایه نجات و ریسمان رستگاری عالمیان شدی.
ای روشنترین تفسیر آیات خدا، آمدی و مظلومیّت با همه گستردگیش و با همه عمق دردناکش با تو زاده شد.
آمدی و درد و رنج پا به پای تو قدم برداشت.
امّا تو، با تمام مظلومیّت و درد و رنج، آمدی تا کلاس عشق خدا بیمعلّم نماند، تا زنان شیفته رستگاری بی سرمشق نمانند، تا راه خداجویی و معنویّت بی چراغ نماند، تا وادی عفّت و حیا بی خورشید نماند. جان عالمی به فدای تو ای مظلوم ترین اسوه صبر و عفاف و تقوی.
ای باغبان بوستان آل طاها، ای مادر یاسهای سپید و خوشبو، ای دامن مهربان شاخههای نرگس، خوش آمدی و مبارک آمدی. آمدی تا یاسها سپیدی بیاموزند و نرگسها خوشبویی. ای مهربان ترین مادر خلقت، فرزندنت امام عصر(عج) به مادری چون تو میبالد. زیباست سخن او در مدح تو که فرمود: «دختر رسول خدا(ص)، برای من اسوه حسنه و سرمشقی نیکوست».
مبارک باد این میلاد فرخنده بر مولایمان صاحب الزمان(ع).
ای زیباترین کلام خدا، ای لطیف ترین آیه خلقت، نکویی به نام تو نامور است و خوبی از تو سرچشمه میگیرد.
زیبایی با تو معنا میشود و خیر با تو وجود مییابد.
در مدح گوهری چون تو کلام پدرت رسول خدا(ص) گویاتر است که فرمود: اگر خوبی و نیکویی به صورت انسانی متجلی میشد، به حق که آن فاطمه بود، بلکه فاطمه از آن برتر و والاتر است. آری، فاطمه، دختر من، در طینت و شرافت و کرامت، بهترین کس روی زمین است.
امروز، روز میلاد گرامیترین گوهر وجود فاطمه زهرا(س) و زیباترین روز خلقت است.
فرشتهها همه جا را به نور تهنیت و تبریک آذین کردهاند. درهای رحمت خدا گشوده است و درخت وجود جز میوههای شیرین سرور هیچ ندارد. امروز امام عصر(عج) به دستان مبارکش بسته بسته هدیه میبخشد و از آسمان مهر خدا دسته دسته گل اجابت میبارد.
امروز در آسمان، هلهله سلام و صلوات پیچیده است.
سلام بر فاطمه و پدرش، سلام بر فاطمه و همسرش، سلام بر فاطمه و فرزندانش، و این سلامها باغ زندگیها را از رشتههای نورانی نجات و ریسمانهای سعادت لبریز ساخته است.
امروز چشمه رستگاری جاری شد و بوستان زندگی از آب زلال و حیات بخش ایمان و تقوا پر شد. امروز ما از بانوی عفاف و حیا سرمشق گرفته ایم و به سرانگشت اشاره بانوی عالمیان، فاطمه زهرا(س)، جز به خدا نمی اندیشیم و جز به راه او پا نمی نهیم.
در خجسته میلاد دردانه خلقت، با سلاح دشمن شکن ایمان و تقوا و سپر محکم عفاف و حیا ایستادهایم.
امروز همه آیینهها به عطر گل یاس معطّر شدند و در عمق شفافیّتشان از مکارم اخلاق فاطمی لبریز شدند، برای ما که دم از عاشقی این گل خوشبو میزنیم، فرصتی مناسب است تا لختی در این آینهها بنگریم و فاصله دنیاطلبی را تا اخلاق بهشتی دختر پیامبر دریابیم. دریابیم که خوشی، عطر گل یاس را به خود نمی گیرد. از بیهودگیها دست بکشیم و خود را به آینهها نزدیکتر کنیم.
خجسته باد این عید مبارک و این روز فرخنده؛ روزی که لبخند، لبان پیامبر اکرم(ص) را پر کرد و شادی، قلبش را لبریز ساخت؛ پدری که به دخترش لقب مادر میدهد و پدری که دخترش را موجب شادی قلبش میداند. داستان این عشق از زبان گهربار آن حضرت شنیدنی تر است که فرمود: «فاطمه پاره تن من است، نور چشم من است، میوه دل من است. هرکس او را بیازارد، مرا میآزرد و هرکس او را شاد کند مرا شاد میکند».
روز میلاد فاطمه زهرا(س)، روز میلاد همه خوبیهاست. روز جاری شدن زلال ایمان در همه قلبهاست.
روز شستشو در چشمه معنویت فاطمی است. روز هدیه اخلاق پسندیده و خوی نیکوست. روز سجده و سپاس خداست؛ سپاس بر آفریدنِ این نور پاک، این سرچشمه رحمت، این نسیم حیات معنوی، این حوریه بهشتی در میان انسانها.
خداوندا، تو را سپاس که عشق او را در قلب ما نهادی. تو را سپاس که دست ما را به ریسمان هدایتش رساندی.
سالها بود که خلقت با همه وسعتش، آمدنت را انتظار میکشید.
سالها بود که آب در انتظار دیدن کسی بود که نَفَسش حیات در کالبد بی روح خلقت میدمد.
تو آمدی، بعد از آن همه انتظار. آسمان و زمین لبریز از نور تو شد.
تویی که محورِ آفرینشِ همه خلقتی. تویی که مظهر صفات برتری، تجسم کامل ترین صفات خداوندی. تو آمدی و جهان واله تو ماند و دعاگوی قدمت شد.
سلام و درود خدا بر تو ای سرچشمه رحمت الهی!
مبارک باد بر خدا آفرینشی چنین.
Design By : Pichak |