دلنوشته ها
در سکوت جاری لحظهها، غنچهای رو به آسمان عشق میشکفد و خانه کوچک باغبان عشق را سرشار از عطر خوش ملکوت میکند .
بوی گل یاس، دوباره در کوچههای مدینه میپیچد و دلهای عاشق را به وجد میآورد. همهمهای در گوش شهر میپیچد؛ طوبای رسالت دوباره به بر نشسته و ستارهای دیگر بر خانه وحی فرود آمده است.
لبخند بر لبان علی و زهرا شکوفاست و گرمی بوسههایشان گونههای طفل را گلگون کرده است.
خوش آمدی، ای پرستار ساقههای شکسته کربلا!
ای عزیز خاندان هاشم، «عقیله» بانو!
ای سرپرست اسارت! سیاه دلان خون ریز کوفه در کویر عقل و عاطفه، از زمرد احساس و عقیق عشق و فیروزه آرامشت، انگشت به دهان ماندند!
ای صداقت عشق، ای تجسم صبر، ای آیینه وقار و ای عصمت متجلی!
خجسته باد مقدمت!
خجسته باد، لحظه بلند ورودت! خجسته باد، دقایق مقدس حضورت!
میآیی و ذرات کاینات، با شوق به تماشا نشسته اند. شکوه آمدنت را دریاها به خروش ایستاده اند و کوهها، به احترام قدمهایت، قیام کرده اند.
گلها، آراسته شده اند، تا به پیشواز بانوی گلهای دنیا بروند.
دنیا با حضورت تماشایی میشود.آسمان در برابر وسعت و بی کرانگی ات، کم میآورد.
دریاها پیش پای اقیانوس صبرت حقیرند؛ بانوی زخم و صبر!
با آمدنت از تمام پنجرهها حیات جاری میشود.
هستی، آیه آیه «زینب» را با لهجه شیرین «صبر» تلاوت کرد، تا دنیا، برای همیشه عظمت این نام را به تفسیر بنشیند.
آمدی! به شیوه صبر، تا در رستخیز صبور لحظههایت همه هستی، انگشت به دهان بمانند.
ای نامت اسم اعظم صبر! خوش آمدی.
ای شیرازه کتاب آفرینش!
خدا تو را آفرید تا کربلا همیشه تازه بماند و پرچم عاشورا بر زمین نیفتد.
چه خوب شد که آمدی!
بشارت باد خانه زهرا علیهاالسلام را؛ که شور تو موجی از عاطفه به فضای خانه خواهد بخشید و آغوش فاطمه علیهاالسلام از عطر کربلایی ات آکنده خواهد شد!
بشارت باد آمدنت را، که لحظههای تنهایی پدر، با تو رنگین خواهد شد و غریبانههایش با تو پیوند میخورد!
قدم بر خاکی بگذار که پاکی گامهای تو را آرزومند است، بانو!
ای گویاترین خطبه عاشورا!
بشارت باد آمدنت را، که افتخار رسالت و امامتی! بانو، ای ادامه کربلا در کویر جهالت جاری شدی و سرابهای روییده بر اذهان را از زلال حقیقت سیراب کردی!
تو مسیر عاشورا را به ابدیت سپردی؛ حتی داغ فرزندانت را نگریستی و نگریستی، که مبادا احساس خویش را به وظیفه الهی ترجیح داده باشی!
خوش آمدی ای سفیر کربلایی مادر!
Design By : Pichak |