دلنوشته ها
هوا آشفته بود، زمین سر در گریبان برده،
چشمان شهر پر از خون و اشک بود در ماتم بی حرمتی در عزای امام حسین(ع)
خون و آتش و دوباره عاشورا!
تکرار فاجعه بود انگار
این بار نه خیمه ها که عزاخانه ها را آتش زدند
از خشم این بی حرمتی
حماسه میخروشید از گلوی مردم شهر و خون غیرت در رگ های مردم سخت در جوش بود
عاشورا و رقص؟! اینجا مگر کوفه است؟!
این غم ایران را آزرده دل کرده
در برابر این هجمه شیطان باید ایستاد
نباید ایران به جولانگاه ابلیس مبدل شود
بیداردلان کشور عمارگونه، آماده و هوشیار به صحنه آمدند و در برابر لشگر شیطان صف آراستند
و خطاب به آشوبگران یک صدا و یکدل خروشیدند که:
الا ای فتنهگر، ما مرد جنگیم
برای رجمت ای ابلیس، سنگیم
ابابیلیم اگر بر فیلهایید
چو ریگی نرم آخر زیر پایید
در آن روز که گمراهان ملّت را علم کردند و فریاد ریاست خواهی خود را در پس نقابی از ملت دوستی پنهان ساختند و فراموش کردند نسبت با امامت را و اهانت بر عزای شاه دین کردند!
گویا فراموش کردند ملت ایران کیاست دارند و آگاهند و هرگز سر نمی تابند اطاعت از امامت را
و باور نمی کردند شعار از ولادت تا شهادت با ولایت راکه با روح و جان مردم این مرز و بوم اجین گشته
9دی فرا رسید و سیل مردم باز جوشید و بغض فروخورده تمام سینهها خروشید
خس و خاشاک را از شهر راندند
سران فتنه زیر پای ماندند
9 دی درس نیز به ما آموخت که باید بیدار بود باید با علم زمان پیش رفت از ترفند و حیله دشمن شناخت کافی داشت تا در دام سودجویان گرفتار نشد
"بصیرت " یاب، بیدارست دشمن
ز حقد و کینه تبدار است دشمن
صف آراییست! اما در غبار است
میان فتنه ره دشوار و تار است
Design By : Pichak |