سفارش تبلیغ
صبا ویژن

دلنوشته ها

آفریننده من! ای که بهار را برای من به ارمغان آوردی و گام های مرا به گلگشت در چمن سبز طراوت خواندی!

ای که نهان خانه جانم را پر از آوای دوست دوست کردی و گوش دلم را با نوای عشق، پیوند دادی...

ای که گل را آفریدی تا سایه سبز و مهربانش را بر سنگ فرش زمین ببخشاید و با نسیم، عاشقانه سخن بگوید!

ای که شبنم را آفریدی تا بر گونه های گل چکه کند و با هر چکّه، نام بلند و متبرّک تو را به خاطر بیاورد.

ای که نسیم را آفریدی تا دوره گرد صمیمی کوچه های شهر تخیل و تغزل باشد و عطر آیه های نورانی تو را به مشام تشنه عاشقان برساند.

ای که به قامت قیامت برانگیز درخت، سجده عشق آموختی و نور ناب هستی را در آوندهایش جاری ساختی!

کریما! تو خود می دانی که بهار بی لطف تو سبز نیست و بید مجنون بی اشارت آبی تو گیسو به دستِ باد نمی سپرد!

معبودا! آلاله رویان تو تمنای باران دارند!

ای نگارگر بهار! این تو و این کاسه های سرشار از سؤال

 


نوشته شده در پنج شنبه 91/1/10ساعت 8:35 صبح توسط حمیده بالایی نظرات ( ) |


 Design By : Pichak