دلنوشته ها
این جا، سرزمین اشک هاست؛ بیت الحرام عبودیت و زمزم خلوص .
این جا، دل ها «هروله» قرب الهی دارند تا به «مقام ابراهیم» عبودیت و بندگی دست یابند و آن سوتر، بیابان «خم» نمایان است؛ همان جا که «غدیر»ی به وسعت سعادت انسان ها پدید آمد تا فردا و فرداها، پویندگان حقیقت، در خم غدیر خم، راه را از بیراهه باز شناسند.
آری! فاصله این دو وادی معرفت، به اندازه یک لحظه فهمیدن است و یک «بلی»ی دیگر گفتن.
این جا کسانی هستند که با اشک خویش، غبار «هوی»ها را شسته و با سکوت خود فریاد «منیت»ها را خانه نشین میکنند.
این جا عرفات است و لباس ها همه سفید و دل ها همه بی رنگ.
باد، هوهوکنان، خاکستر یتیمی پاشید بر تمام خانههای بغداد و خبر، زلزله خیز، روزگار در خود فروپیچیده را تکان داد.
اتفاقی شوم، بر آسمانها سایه گسترانیده است
گویی خورشید در پرده کسوف افتاده!
بوی کلمات سوخته میآید از دهان آسمان .
عطر شهادت در هفت آسمان میپیچد.
صدایی جز صدای غم نمی آید. جهان، کوچ سرخ کدام عزیز را به سوگ نشسته است؟
دنیا در داغ هجران که، زانوی غم بغل گرفته است؟
صدای شیون ملائک است که در آسمانها طنین انداخته است!
Design By : Pichak |