سفارش تبلیغ
صبا ویژن

دلنوشته ها

رستاخیز عشق است. زمین، به مهمانی آسمان می‌رود. اهالی ملکوت، کجاوه هدایت را به دوش گرفته‌اند.

دسته دسته ستاره، پشت در خانه موسی بن جعفر علیه السلام صف کشیده‌اند تا رضای الهی را در رضای او بجویند .

دست‌هایش در دست های قرآن است و خورشید هدایت، از مشرق چشم هایت طلوع می کند.

او آبروی شیعه‌ است و آبروی اسلام

عقل، زیر سایه اندیشه زلالش می نشیند تا گرد هر چه ناراستی را بزداید و لکه هرچه تردید را بپیراید.

قدم که بر می دارد، ترس از دو راهی ها محو می شود.

در حریم حرمش، بوی گلاب می‌آید و این همه دست خواهشمند که کشیده شده به سمت پنجره‌ای با هزاران روزنه به سوی این کرامت محض.

بوی گلاب می‌آید؛ درست مثل همان روزی که دیوارهای خانه را شاخ و برگ درختانی که بر سر ریشه‌های نو قد کشیده‌اند، پوشانده بود و خوشه‌های روشنی از آسمان‌ها، آویزان شده بود.

و تا چشم کار می‌کرد، سیاره بود که بر مدار تازه‌ای می‌چرخید و تا چشم کار می‌کرد، پنجره مشبک طلایی بود که از غرفه‌های بهشت به سوی زمینیان گشوده بود، تا طراوت یک بهار بهشتی را بر اندام تاول زده خاک بگستراند.

گلابدان‌ها پر می‌شد و خالی می‌شد.

دشت پر شده بود از غزالانی چشم به راه ضامن آهو، بر شانه‌های عرش، کبوتران جلد حرم، تکیه زده بودند.

مردانی که پوستین بر تن پاره کرده بودند از فرط شکم سیری، باور نداشتند که به زمین سخاوت بی دریغ دیگری کرامت شود، تا دست‌های خواهشمند را، هیچ گاه پس نزند، حتی اگر آستین دریده ترین دست روزگار باشد. اصلا چه کسی می‌دانست که آسمان سخاوت، نصیب این خاک شود؟

آقا! اگر چه «غریب الغربا»یت می‌گویند، اما در این سرزمین، در میان امواج ارادت و عشق دل‌های پاک، شناوری.

صدای نقاره در حرم پیچیده است.

السلام علیک یا غریب الغربا.

سلام بر آقای غریبی که مقرب ترین و آشناترین است در بزم ملائک؛ او که فرشتگان، بال در بال، گرد حرم محبت او می‌چرخند.

طبیبی که بیماران غریب عشق را که کنار شفا خانه ضریحش دخیل معرفت بسته‌اند را می‌نوازد و در شفاخانه پنجره فولادش به روی همه بیماران هدایت و سلامت باز است.

السلام علیک یا معینَ الضُعفا و الفقرا.

ادامه مطلب...

نوشته شده در یکشنبه 93/6/16ساعت 11:8 صبح توسط حمیده بالایی نظرات ( ) |

تو آمدی و با آمدنت، بال فرشتگان الهی فرش زمین شد تا معصومیت، مطهره‌ای دیگر از فرزندان محمّد صلی ا... علیه و آله را در برگیرد.

گلی همزاد علی بن موسی الرضایی که از یک شاخه روییدید تا هر دو، پناه دل سوختگان باشید .

امروز بر شانه‌های خاک، گام نهادی تا لباس شفا را بر روح مجروح دردمندان بپوشانی.

ادامه مطلب...

نوشته شده در پنج شنبه 93/6/6ساعت 2:22 عصر توسط حمیده بالایی نظرات ( ) |


 Design By : Pichak