دلنوشته ها

زینب ای ناب‌ترین کلمه در کتاب آفرینش، ای شعر رسای حضور، ای مادر حیا و فرزند پاکدامنی!

کبوتر خیالم را به اوج کدامین شاخسار وجودت پرواز دهم که عاجزانه باز نگردد.

تو از نسل اقیانوسی که چشمان اندیشه در امتدادت به ساحل نمی‌رسند.

تو از نسل آفتابی که در محضرت سر به زیر باید بود، تو فرزند کوثری و دریای مهربانیت را کرانه نیست.

زینب ای مادر صبر! چه بگویم از مقام صبوریت که صبر از تو معنا یافته است.

 تو بر بلندایی از معرفت نشسته‌ای که برترین ایثارها در پیشگاهت ناچیز می نماید.

دستان نماز نشسته‌ات بعد از آن روز پرهراس تاریخ استواری دین بود آنگاه که دستان لرزانت را به قنوت گشودی، هزار هزار فرشته بر آن بوسه زدند.

تو فرزند فصاحتی که اعجاز کلامت، دل سنگ کوفیان را به لرزه درآورد و از کویر خشکیده چشمان پرگناهشان، اشک ندامت جاری ساخت.

کلماتت زلال باران بود که بر کویر قلب عطشناک کوفیان بارید.

ادامه مطلب...

نوشته شده در چهارشنبه 98/10/11ساعت 12:8 عصر توسط حمیده بالایی نظرات ( ) |


 Design By : Pichak