دلنوشته ها
امشب، شب فرو چکیدن قطره قطره دل هاست؛ شب گریه ستاره هاست .
زمین، نظاره گر اشک های مهتاب است و فردا آفتاب مویه می کند.
امشب، شب سراسیمگی ابرهای پاره ست، دل آسمان گرفته است.
و فردا توفان حادثه ای تلخ، دل های مؤمنان خدا را سخت می لرزاند.
ای آن که از ردای تو، ایمان می چکید و در نگاهت آفتاب می خندید.
به یاد کربلا دل ها غمین است
دلا خون گریه کن چون اربعین است
مرام شیعه در خون ریشه دارد
نگهبانی ز خط خون چنین است
کدامین برگ دفتر عشق خونین کربلای حسینی را ورق زنیم، تا تجلی حماسه ها، روح و روان مان را حیاتی تازه بخشد؟
کدامین صفحه از کتاب سرخ عاشورا و تاریخ کربلا را از نظر بگذرانیم، تا تلألؤ معجزه ها، دیدگان جان مان را نور و صفا دهد؟
هفتم ماه صفر، کوچه پس کوچه های مدینه ثانیه های بهشتی حضور موسی بن جعفر را به خود دید و به خود بالید از قدوم خجسته مولودی که آغوش حمیده خاتون را لبریز عطر ملکوت کرد و به چشم خود، آفتاب شادی را بر چهره نورانی صادق آل محمد(ع) به سیاحت نشست .
شب لبخند و سرور است امشب.
خدا موسایی دگر آورده است؛ موسای آل محمد که عصای علم و حلمش و شکوه زهد و عبادتش، نقشه فرعونیان بنی عباس را به خروش نیل سپرد.
جاده های بیابانی، حرمت پاهای زخمی را نگاه نداشته اند.
تازیانه ها پیکر سه ساله را خوب می شناسند و خورشیدی که آتش می گرید و عطش را در حنجره ها سنگین تر می کند .
و اینک، شب شام، سنگین بر شهر لمیده است؛ چنان که سقف ویرانه را توان تحمل نیست.
Design By : Pichak |