سفارش تبلیغ
صبا ویژن

دلنوشته ها

کجا می رویم؟

چرا به زمین و آسمان بد می گوییم؟

چرا از روزگار گله می کنیم؟

چرا تحمل خودمان را نداریم؟

چرا با لبخند بیگانه ایم؟

چرا غصه ها به جانمان چنگ انداخته؟

چرا از یکدیگر خسته ایم؟

چرا به آب و آسمان نگاه نمی کنیم؟

چرا انتظار بهار را نمی کشیم؟

چرا دیگر صورت هامان «ناضره » نیست؟

چرا چشم هامان «الی ربک ناظره » نیست؟

مگر فراموشمان شده زمین از آن خداست و «یورثها من یشاء من عباده » ؟

مگر فراموشمان شده «والعاقبة للمتقین » ؟

چرا دل هایمان را به «ان الارض یرثها عبادی الصالحون » خوش نمی کنیم؟

چرا منتظر «الساعة » که «قریب » است نیستیم؟

چرا برای «یوم الخروج » روزشماری نمی کنیم؟

چرا به «والله متم نوره » یقین نداریم؟

جماعت!

باور بیاورید به وعده خداوند; «لیستخلفنهم فی الارض » دروغ نیست .

«لیظهره علی الدین کله » جدی است، اگر چه مشرکان را خوش نیاید .

جماعت!

«انشق القمر» در پیش است .

«اقترب الساعة » چشم برهم زدنی طول نمی کشد .

«یوم الفتح » از راه می رسد و خدا نکند در آن روز از کسانی باشیم که ایمان به دردمان نخورد .

جماعت!

نمازهایتان را با «امن یجیب المضطر» ختم کنید .

و به یاد داشته باشید منت خدا را بر «الذین استضعفوا فی الارض »

او همه تشنگان را با «ماء معین » سیراب می کند .

جماعت!

خداوند اراده کرده است که ما قوی باشیم که او را دوست بداریم و او دوستمان بدارد .

خداوند به «اقامواالصلوة » ما افتخار می کند .

«اتواالزکوة » ما را به رخ دنیاطلبان می کشد .

از «امروا به معروف و نهوا عن المنکر» ما حظ می کند .

جماعت!

ما تنها نیستیم .

«اینما تکونوا یات بکم الله جمیعا» دست به سر کردن ما نیست .

چرا نوید «بقیة الله خیرلکم » را به یکدیگر نمی دهیم؟

به خدا قسم زمین، مرده نمی ماند!

به خدا قسم «جاء الحق » آمدنی است!

«زهق الباطل » شدنی است!

و وای به حال ما اگر از مفلحون «حزب الله » نباشیم

 


نوشته شده در دوشنبه 90/11/3ساعت 8:36 صبح توسط حمیده بالایی نظرات ( ) |


 Design By : Pichak