سفارش تبلیغ
صبا ویژن

دلنوشته ها

در جاده انتظار، می خواستم از منجی عالم سراغی بگیرم که کتاب شریف بحارالانوار مرحوم علامه مجلسی را در پیش خود دیدم و صفحه ای از آن را گشودم؛ حکایت مردی بود که مهدی موعود را زیارت کرده بود:

هنگامی که در خانه خدا طواف می کردم، شش دور را تمام نمودم و خواستم دور هفتم را آغاز کنم که ناگاه چشمم به جوانی نیکوروی افتاد.

او مشتی سنگ ریزه در کف دست من ریخت. چون روی خود را برگرداندم و دست خود را گشودم، دیدم پر از طلای ناب است. فرمود: علامت حقیقت و آثار حق برایت آشکار گشت و نابینایی قلبت برطرف شد، آیا مرا می شناسی؟ گفتم: نه به خدا!

فرمود: من همان مهدی هستم. قائمی  که زمین را پر از عدل می کنم، بعد از آنکه از ستم پر شده است. بدان که زمین از حجت خدا خالی نمی ماند. این را که گفتم، امانت من بر گردن توست که به برادران شیعه بازگویی.1

..............................................

1.علامه مجلسی، بحارالانوار، ج 52، ص 181.


نوشته شده در چهارشنبه 90/8/4ساعت 1:18 عصر توسط حمیده بالایی نظرات ( ) |


 Design By : Pichak