سفارش تبلیغ
صبا ویژن

دلنوشته ها

افتاده ام به شوق شرربار انتظار
شاید به چنگ آورم، اسرار انتظار
از فرط شرم، کرده عرق، فقر باورم
بهبودی است مژده بیمار انتظار
باغ غزل به هرزه نگه ره نمی دهد
نجم صفاست مطلع دیدار انتظار
مشاطه پیش روی تو خجلت نصیب شد
زیور عزیز گشته ز رخسار انتظار
شستِ بریده آیت بُهت نگاه بود
نادیده گشته ایم، خریدار انتظار
با صد چراغ خفته نبیند جمال یار
شب گشته، نور دیده بیدار انتظار
با درهم نیاز خریدار ناز شو
راهت مباد ورنه به بازار انتظار
خورشید را ز جهل مشو طالب ثبوت
ای خوش نشین سایه دیوار انتظار!
دارد نماز عشق وضویی زجنس دل
رعد ولایت است و بارش رگبار انتظار


نوشته شده در یکشنبه 90/6/20ساعت 12:13 عصر توسط حمیده بالایی نظرات ( ) |


 Design By : Pichak