سفارش تبلیغ
صبا ویژن

دلنوشته ها

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم


سلام ، خدای مهربانم سلام ، آقای خوبم سلام ،

یه انتظار دیگم رفت ، رفت و ما رو تنها گذاشت با انتظار بعدیمون ، با یک هفته چشم به راهی و چشم انتظاری ، با یه هفته درد و دل و سکوت ، با هفت روز دعای عهد دیگه ، آره هنوز وقت داریم که هفت بار دیگه باهاش عهد ببندیم ، هفت صبح دیگه ، واسش بخونیم " فاخرجنی من قبری ، موتزرا کفنی ، شاهرا سیفی ، مجردا قناتی ... " ،

 آره مولای خوبم ، یه هفته دیگه به آدمیان فرصت انسان شدن عطا کردی ، اما سخته ، سخته که آدم ببینه این همه آدم توی دنیا یه هفته وقت دارند که واسه اومدن تو دعا کنن ، از خداشون واقعا بخوان که تو بیای ، ولی هنوز روزی نرسیده که سیصد و سیزده نفر باهم دیگه منتظر واقعی باشن ،

راست میگی مولا جون ، یکیشون خود من ، مگه من تا حالا منتظر واقعی بودم واست ؟ نه میدونم که نبودم ،

مولا میدونم که از دستم ناراحتی ، میدونم که دلت رو شکستم  اما ببخش ، تو جلوه یزدانی ، میدونم که مثل اون تواب هستی ، پس ببخشم ،

 آقا من بدم ، میدونم ، خیلی بدم ، بازم میدونم ، اما تو چی ؟؟ ، کریم ، بخشنده ،

آقا جونم هفت روز بهمون فرصت دادی ، کمک کن که این هفت روزه آخر باشه ،

آقا مبادا از من نا امید بشی ، مبادا من رو به حال خودم بزاری ، مولای مهربونم مبادا به حال من گریه کنی ، من بی تو میمیرم مولا ، هیچم من ، هرچی دارم از تو دارم ، ای همه دار و ندارم . 

 مولای خوبم باز هم چشمانم به راهت فرش خواهد شد و دستانم در انتظار آمدنت بر سوی عرش ، پس قدم گزار و بیا ... 

 (یا امام زمان العجل العجل)

 


نوشته شده در شنبه 90/4/4ساعت 9:45 صبح توسط حمیده بالایی نظرات ( ) |


 Design By : Pichak