سفارش تبلیغ
صبا ویژن

دلنوشته ها

در یکی از سالها مهدی عباسی وارد مدینه شد و پس از زیارت قبر پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ با امام کاظم ـ علیه السلام ـ ملاقات کرد و برای آن که به گمان خود از نظر علمی آن حضرت را آزمایش کند! بحث «خَمر» (شراب) در قرآن را پیش کشید و پرسید: «آیا شراب در قرآن مجید تحریم شده است؟

 آن گاه اضافه کرد: «مردم اغلب می‎دانند که در قرآن از خوردن شراب نهی شده، ولی نمی‎دانند که معنای این نهی، حرام بودن آن است!

امام ـ علیه السلام ـ فرمود: «بلی. این حرمت شراب در قرآن مجید صراحتاً بیان شده است.

 

ـ در کجای قرآن؟

ـ آنجا که خداوند متعال خطاب به پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ می‎فرماید: «قُلْ إِنَّما حَرَّمَ رَبِّیَ الْفَواحِشَ ما ظَهَرَ مِنْها وَ ما بَطَنَ وَ الْإِثْمَ وَ الْبَغْیَ بِغَیْرِ الْحَقِّ... .» ترجمه: «بگو پروردگار من، تنها کارهای زشت، چه آشکار و چه پنهان و نیز «إثم» (گناه) و ستم به ناحق را حرام نموده است... .»

آنگاه امام ـ علیه السلام ـ پس از بیان چند موضوع دیگر که در این آیه تحریم شده، فرمود: «مقصود از کلمه «إثم» در این آیه که خداوند آن را تحریم کرده، همان شراب است، زیرا خداوند در آیه دیگری می‎فرماید: «یَسْئَلُونَکَ عَنِ الْخَمْرِ وَ الْمَیْسِرِ قُلْ فِیهِما إِثْمٌ کَبِیرٌ وَ مَنافِعُ لِلنَّاسِ وَ إِثْمُهُما أَکْبَرُ مِنْ نَفْعِهِما... (1)

ترجمه: از تو در مورد شراب و قمار می‎پرسند، بگو در آن «اثم کبیر» (گناهی بزرگ) و سودهایی برای مردم است و گناهش از سودش بیشتراست.

و «إثم» که در سوره اعراف صریحاً حرام معرفی شده در سوره بقره در مورد شراب و قمار به کار رفته است، بنابراین شراب صریحاً در قرآن مجید حرام معرّفی شده است.

مهدی، سخت تحت تأثیر استدلال امام ـ علیه السلام ـ قرار گرفت و بی‎اختیار رو به «علی بن یقطین(2) کرد و گفت: «به خدا قسم این فتوا، فتوای هاشمی است!

علی بن یقطین گفت: «شکر خدا را که این علم را در شما خاندان پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ قرار داده است(3)
مهدی از این پاسخ ناراحت شد و در حالی که خشم خود را به سختی فرو می‎خورد گفت: «راست می‎گوئی ای رافضی!!(4)

...........................................................................................................................................................

1- سوره بقره، آیه 219.

2- علی بن یقطین از اصحاب امام کاظم ـ علیه السلام ـ بود که موفق شده بود اعتماد دستگاه حکومت عباسی را به خود جلب کند و بر اساس دستورات امام ـ علیه السلام ـ از این طریق در خدمت به شیعیان بکوشد.
3- گویا مقصود وی این بود که به حکم قرابتی که میان بنی عباس و بنی هاشم هست، علم و دانش امام کاظم ـ علیه السلام ـ برای مهدی نیز موجب افتخار است.

4- علی بن یقطین از مذهب خود تقیه می‎کرد و مهدی عباسی با این جمله به او فهماند من به مذهب واقعی تو یعنی تشیع پی بردم. کلینی، الفروغ من الکافی، ج 6، ص 406.


نوشته شده در سه شنبه 90/3/17ساعت 1:40 عصر توسط حمیده بالایی نظرات ( ) |


 Design By : Pichak