دلنوشته ها
الهی! شکوفه های اخلاص، از سپهر نگاه عارفان فرو می ریزد و میوه های یقین، بر درختِ آرزوهای عاشقان ظاهر می شود.
ای بهانه ی تمام دلتنگی! بر دریچه های یخ زده ی قلبم بتاب!
ای دلیل بی قراری ها! مرا در این لحظه های کمیلی دُعا دریاب!
محبوبا! به شوق توست که جاده های نیایش را با اشک تزیین کرده ام. و حدیثِ دلباختگی را در هاله ای از شرمساری، نواخته ام؛ شاید خزانِ فصل هایِ زندگیم را بهاری کنی و با فروغ دلارایت صحنِ دلم را بیارایی!
معبودا! با دستی تهی و اشک روان آمده ام؛ پناهم بخش که جز درگاهِ تو امیدی ندارم و مشعل مهرت را در دلم برافروز، که فروغِ نگاهِ تو تمام تیرگی هایم را می زداید و با گُلِ عنایتت کوچه باغ قلبم را می آراید!
عزیزا! عشق تو در قلبم طرح اشتیاق می ریزد و گلبرگ های معرفت را از صنوبر اُمیدم می آویزد.
یاری کن تا مشتاقانه، کنگره های عرش را بپیمایم و به خلوتگاهِ فرشتگان راه یابم!
عظیما! کوی سینه ام را با زمزم کرامتت سیراب کن و گلستانِ خیالم را با تبسم عنایتت سرشار گردان.
آهنگِ توحیدی ات را بر بوستانِ اندیشه هایم بنواز و مرا قرینِ زمزمه ی پاکباختگان ساز!
رحیما! با شب شکنان همراه گشته ام و از هر چه جز تو دل گسسته ام و به دنبالِ رد پایِ فرشتگان، تا دو قدمی مرز اجابت، پیش آمده ام مبادا که مرا وا نهی و از درگاهت برانی!
| Design By : Pichak |
LinkDump
