سفارش تبلیغ
صبا ویژن

دلنوشته ها

سنگینی حضور تو خم کرد قامتم

مشغول چشمهای تو یعنی عبادتم

از پشت این سکوت نفسگیر سالهاست

در چشمهات خیمه‌زدن گشته عادتم

تنها به این دلیل دلم را شکسته‌ام

تا با خبر شوی و بیایی عیادتم

از این همه شمارش معکوس لحظه‌ها

خسته‌ شده‌ست عقربه گیج ساعتم

می‌خواهی از حصار نگاهت رها شوم

آخر برای چه؟ نکند بی لیاقتم

ای بغض دست و پنجه نکن نرم با دلم

بگذار قطره قطره شود خیس صورتم


نوشته شده در دوشنبه 89/7/5ساعت 4:28 عصر توسط حمیده بالایی نظرات ( ) |


 Design By : Pichak