با فعال سازي تلفن همراه، مي توانيد بدون اتصال به اينترنت و از طريق پيامک اقدام به ارسال پيام عمومي و نظر در پارسي يار نماييد.
براي ارسال پيام به پارسي يار، کافيست + در ابتداي پيامک بگذاريد و متن مورد نظر خود را وارد نماييد و به شماره 3000226060 ارسال نماييد.
براي ارسال نظر برای آخرين پيامي که با پيامک به پارسي يار فرستاه ايد، کافيست ++ در ابتداي پيامک بگذاريد و متن مورد نظر خود را وارد نماييد و به شماره 3000226060 ارسال نماييد.
در ازاي ارسال هر پيامک براي پارسي يار مبلغ 130 ريال از اعتبار کاربري شما کسر خواهد شد.
براي بارگذاري فايلهاي رسانه اي اينجا را کليک کنيد.
در بخش آدرس رسانه، کليه آدرسهاي تصويري، آدرسهاي صوتي با فرمت mp3، wav، wma، mid و آدرسهاي فيلم با فرمت mp4، wmv، 3gp، 3gpp، avi، mov، flv و آدرسهاي فلش با پسوند swf پشتيباني مي شود.
همچنين کليپهاي مربوط به سايت آپارات، با لينک مستقيم آن کليپ پشتيباني مي شود.
توجه : برچسب هاي زير در متن ارسالي شما قابل استفاده است. در حين ارسال پيام براي
هر کاربر، داده مربوط به آن کاربر جايگزين اين بر چسب ها مي شود.
*pb:BlogNic* : عنوان کاربر در پارسي يار
*pb:BlogAuthor* : نام و نام خانوادگي مدير وبلاگ
*pb:BlogTitle* : عنوان وبلاگ
*pb:BlogUrl* : آدرس کامل وبلاگ
گزينه ها:
هر گزينه بايد در يک سطر مستقل قرار گيرد. گزينه ها با کليد Enter جدا شوند.
براي هر پيام حداقل دو و حداکثر ده گزينه قابل تعيين است.
+اوست نشسته در نظر من به کجا نظر کنم
اوست گرفته شهر دل من به کجا سفر کنم ...
يا رب العالمين
صلي على طه الامين
في كل وقت و حين
املاء قلبي باليقين
ثبتني على هذا الدين
واغفرلي و المسلمين ...
+*قد کنت ذات حمي بظل محمد(ص)
لا اخش من ضيم وکان حماليا
فاليوم اخضع للذليل و اتقي
ضيمي و ادفع ظالمي بردآئيا*
.
(براستي که من در سايه محمد پشتيباني داشتم،و ترسي از ظلم کسي نداشتم و او جورکشم بود.
ولي امروز در برابراشخاص خوار فروتن گشته و از ستم،
برخود ميترسم و ستمگرم را با جامه دور مي کنم)
.
اشعار حضرت فاطمه در روزگار فقدان پدر
از مفاتيح الجنان.
+حضرت سيدالشهدا عليه السلام:
در زمـان ظهــور مـهــدي سلام الله عليه آنچــنان روزي زيـاد مـي شــود
که مــردم بـراي انـفاق مـال خـود جـايي و کـســي را پيـدا نـمي کــنند.
آنـقـدر غنـي شـويم در روز ظهـور
آنـروز دگــر فـقــير پيـدا نـشــود
+روزگاري فرا مي رسد که مردم در مساجد خود جمع مي شوند و نماز مي خوانند، اما مومني در ميان آن ها وجود ندارد!
پيامبر اعظم (ص)
ميزان الحکمه - ج7- ص 3123
واقعا جاي تامل داره...
+گفت: که چي؟ هي جانباز جانباز ،
شهيد شهيد!
اصلا به ما چه ..
ميخواستن نرن!
کسي مجبورشون نکرده بود که!
... گفتم:چرا اتفاقا! مجبورشون ميکرد!
گفت:کي؟!!
گفتم:همون که تو نداريش!
گفت:من ندارم؟! چي رو؟!
گفتم: غيرت!!!
ما به يادتونيم ..
شما تو دل وخون و جون ما جا داريد
شماها بوديد که ما الان داريم نفس تو خاک و ميهن خودمون ميکشيم
ما به شماها مديونيم مارو ببخشيد
+هرگز سختي ها و بيچارگي هاي خود را براي مردم تشريح نکن،
اولين اثرش اين است که القا ميکند تو در ميدان زندگي زمين خورده اي
و از روزگار خسارت ديده اي،
در نظر ها کوچک مي شوي و احترامت از بين مي رود.
امام صادق عليه السلام
بحارالأنوار، ج75، ص140
اينو هم اضافه کنيد:
يه استاد داشتيم ميگفت درددل کردن کار درستي نيست، چون باعث ميشه اون کسي که داره گوش ميده هم به زندگي بدبين و نااميد بشه.
سلام... البته درد و دل کردن هميشه بد نيست... بستگي به طرف مقابل داره... ولي قبول دارم که برخي سفره دل را هرجا و براي هرکسي باز مي کنند که خوب نيست... - ذره بين زنده
+گـرچـہ پـرم ز درد ، پـر از رازم و نـيـاز
اکـنـون زمـان شـکـوه و زارے و آه نـيـسـت
مـوکـول مـے کـنـم سـخـنـم را بـہ روز بـعـد
امـروز حـال مـادرتـان رو بـہ راه نـيـسـت
آجرک الله يا بقيه الله
+ديشب از سر بيكاري داشتم كانال هاي تلويزيون رو دور مي زدم كه در شبكه استاني قزوين فيلمي تخيلي با اسم *پرومتئوس* رو ديدم مشتاق شدم تا اين فيلم رو تماشا كنم
متاسفانه مسئولان مربوطه اصلا توجهي به متن و ديالوگ هاي فيلم نكرده بودند و نمي دونم با چه نيتي اين فيلم پخش مي شد
در جايي يكي از دانشمندان گفت خلقت هستي كه كاري نداره فقط چند تا دي ان اي لازمه و يك مغز!!!
در جايي ديگر زني كه نامزدش رو از دست داده بود و حامله هم بود دانشمند مردي از او پرسيد آيا در اين اواخر با هم رابطه داشته بودين؟!!!
در جاي ديگر موجود بازسازي شده كه در حال مردن بود گفت كه مي خواهد خالقش را ببيند!!!
و....
واقعا براي فرهنگمون كه به اين آسوني زيرپا گذاشته ميشه متاسفم - ♥ ح. بالايي
+شبي در يک عبادتگاه مُهري | ز ياري با صفا آمد به دستم
چو گل بوييدم و بوسيدم آن را | هنوز از عطر روحافزاش مستم
بدو گفتم کدامين خاک پاکي | که دل اي مُهر بر مِهرِ تو بستم
بگفتا تربت پاک حسينم | که بر دامان احسانش نشستم
کمال همنشين در من اثر کرد | وگرنه من همان خاکم که هستم