پيام
+
مدتي است ذوقم کور شده
دست و دلم به نوشتن نمي رود
گه گداري جمله اي در ذهنم جرقه مي زند اما
خودم را به بي خيالي ميزنم
نمي دانم چرا
توان نوشتن دارم اما حوصله اي برايش ندارم
چشم انتظار معجزه اي هستم
تا نوري بر من بتابد و مرا از رخوت و کسالت برهاند
روزگاري قلم در دستانم جايگاه ثابتي داشت اما
حال با من غربيه گي مي کند
*کسي نيست تا مرا با يارم ديرينم آشتي دهد؟!*

پيام رهايي
93/2/20
*مهاجر*
اندکي صبر ....فرشته ي قلم رفته خودش رو باز سازي کنه ..ريکاوري کنه .. بعد مدتي برميگرده همان اندازه قوي و زيبا بلکه بيشتر و زيباتر ..انشاالله ...راستي سال نو مبارک :)
♥ ح. بالايي
سلام و سپاس از نظرتون سال نوي شما هم مبارک ان شالله که سال خوبي رو شروع کرده باشين
.:راشد خدايي:.
سلام. منم به همين درد مبتلا شدم
نور الزهراء
مطالعه تون رو بيشتر کند. مطلب خودش جور ميشه و نوشتن به دنبالش مياد
*جهادي
سلام درست ميشه انشاءالله
♥ ح. بالايي
سلام ان شالله
*جهادي
عيدت مبارك
♥ ح. بالايي
ممنون
پيام رهايي
خب روتين ننويس اين بار غريبانه و درد مندانه بنويس! بگذار دلت بنويسد...! چرا فکر ميکنيد؛ فکر کني مثل سابق نيستس...! سابقا بدون فکر مينوشتي الان نيز بدون فکر بنويس...! بگذار قلم در دست دلت تا خود افسونهايش بشکند و بنويسد...! تو چکاره اي مگه!؟:)
♥ ح. بالايي
چشم
پيام رهايي
چشم تون روشن ...! سپاس.