پيام
+
گويند: صاحب دلى ، براى اقامه نماز به مسجدى رفت .
نمازگزاران همه او را شناختند؛ پس از او خواستند که پس از نماز، بر منبر رود و پند گويد .
پذيرفت ...
نماز جماعت تمام شد ، چشم ها همه به سوى او بود.
مرد صاحب دل برخاست و بر پله نخست منبر نشست .
عدالتجويان نسل بيدار
90/8/4

♥ ح. بالايي
بسم الله گفت و خدا و رسولش را ستود، آن گاه خطاب به جماعت گفت :
مردم !هرکس از شما که مى داند امروز تا شب خواهد زيست و نخواهد مرد، برخيزد!
کسى برنخاست !
گفت : حالا هرکس از شما که خود را آماده مرگ کرده است ، برخيزد!
باز کسى برنخاست !!!
♥ ح. بالايي
گفت : شگفتا از شما که به ماندن اطمينان نداريد؛ اما براى رفتن نيز آماده نيستيد!
ساقي رضوان
:(
هادي قمي
الله الله الله الله
*قاصدك*
الهي العفو ...
zohoor-e-monji
احسنت بر شما(بابت مطلب بسيار زيباتون) و واي به حال ما...
♥ ح. بالايي
ممنونم
حسان
مرحبا به آن صاحبدل و آفرين به انتخاب خوبتان و صد افسوس بر اين غفلتمان!