شبکه اجتماعی پارسی زبانانپارسی یار

پيام

+ گويند: صاحب دلى ، براى اقامه نماز به مسجدى رفت . نمازگزاران همه او را شناختند؛ پس از او خواستند که پس از نماز، بر منبر رود و پند گويد . پذيرفت ... نماز جماعت تمام شد ، چشم ها همه به سوى او بود. مرد صاحب دل برخاست و بر پله نخست منبر نشست .
بسم الله گفت و خدا و رسولش را ستود، آن گاه خطاب به جماعت گفت : مردم !هرکس از شما که مى داند امروز تا شب خواهد زيست و نخواهد مرد، برخيزد! کسى برنخاست ! گفت : حالا هرکس از شما که خود را آماده مرگ کرده است ، برخيزد! باز کسى برنخاست !!!
گفت : شگفتا از شما که به ماندن اطمينان نداريد؛ اما براى رفتن نيز آماده نيستيد!
هادي قمي
الله الله الله الله
*قاصدك*
الهي العفو ...
zohoor-e-monji
احسنت بر شما(بابت مطلب بسيار زيباتون) و واي به حال ما...
ممنونم
حسان
مرحبا به آن صاحب‌دل و آفرين به انتخاب خوب‌تان و صد افسوس بر اين غفلت‌مان!
♥ ح. بالايي
رتبه 27
99 برگزیده
2297 دوست
فهرست کاربرانی که پیام های آن ها توسط دبیران مجله پارسی یار در ماه اخیر منتخب شده است.
برگزیدگان مجله تير ماه
vertical_align_top