سفارش تبلیغ
صبا ویژن

دلنوشته ها



ندایی از اندیشه برخاست. چشمها گشوده تر شد. ابروان درهم کشیده شدند. ذهن سوال کرد. اندیشه پاسخ داد. ذهن دوباره پرسید. اندیشه، فرمانِ کنکاش داد. ذهن جُست. دست، تکانی خورد و انگشتان به لرزه درآمدند. قلم لغزید و لغزید. برگ سفید، لبالب پُر شد. ذهن، شتابان به اندیشه خبر داد. اندیشه لبخندی زد و جان، آسود. 
بار دیگر 17 مرداد فرا رسید و برای لحظه ای خبرنگاران را به مکث و سکوت واداشت. این قشر جامعه که به لحاظ نوع کار و فعالیت خود، غالب اوقات دیدگانی موشکاف و تیزبین و ذهنهایی تحلیلگر و تفسیرگر دارند و به همین دلیل چهره های آنان قیافه هایی پرسشگر و جستجوگر به خود می گیرد، فقط یکبار در سال، لبخندِ حاکی از آرامش و فراغت از دغدغه های کاری بر لبانشان جاری می شود و نقش شادی بر چهره ی آنها می زند و آن، 17 مرداد، روز خبرنگار است.
این روز، یادآور حماسه آفرینیهای آنهایی است که بقای حقیقت را به بقای خود ترجیح دادند و با خون خود بر برگه های اعلام نوشتند. یاد و خاطره ی شهیدان خبرنگار را گرامی می داریم.
روز خبرنگار را به همه ی خبرنگاران و فعالان حوزه ی خبر و رسانه تبریک می گویم و برای یکایک آن عزیزان آرزوی موفقیت و سربلندی دارم.
تحولی که امروز در عرصه ی رسانه در کشور ما در حال وقوع است، نقطه ی عطف بسیار مهم و بی سابقه ای است که به همت دست اندر کاران و فعالان بخش در چند سال اخیر محقق شده است و مطمئنا این سالها در تاریخ و تمدن ایرانِ بزرگ به ثبت خواهد رسید.
ایران اسلامی ایستاد؛ علی رغم تمامی حملات پی در پی به او. ایستاد، با جوانانی که خون خود را در راه حقیقت فدا کردند.
بار دیگر روز خبرنگار را تبریک می گویم و با بهترین آرزوها امیدوارم که برای همیشه، اندیشه مان از نفوذ پلیدیها و افکار منحرف کننده و منفی پاک بماند.


نوشته شده در یکشنبه 89/5/17ساعت 12:34 عصر توسط حمیده بالایی نظرات ( ) |


 Design By : Pichak