سفارش تبلیغ
صبا ویژن

دلنوشته ها

بانو که زیبای نام تو زینت دست‌های علوی است، چراغ همیشه روشن خانه عشق!

امشب، شانه‌های صبوری را به امتحان می‌گذارم و برای صبورترین دست‌های دنیا، می‌نویسم .

کودک زیبای مدینه، زینت پدر! بوی تو می‌وزد، در تمام کوچه پس کوچه‌های آسمان.

صدایت می‌پیچد در کنگره‌های عرش.

تو گریه می‌کنی و آهنگ گریستن تو، در گستره افلاک طنین می‌افکند.

فرشتگان، قنداقه نورانی ات را فوج فوج، به طواف می‌ایستند.

تو کلمه به کلمه در گوش جهان هجی می‌شوی.

بانوی نور و نافله، شاخه‌ای از شجره طیبه، فرزند طوبی، زینب! خجسته باد لحظه شکفتن بهشت وجودت.

قدم بر خاک می‌گذاری و ذرات کائنات، عطر خوش وجودت را عاشقانه نفس می‌کشند و شکوه آمدنت را به سجده می‌افتند.

چهره‌ات، حلاوت خنده‌های پیامبر عشق را دارد.

دست‌هایت هم قسم رنج‌ها و دلخستگی‌های مادرت زهراست و نگاهت، جذبه نگاه علوی را تجلی می‌دهد.

تو در بادها تکثیر شده‌ای تا امید میهمان سینه‌های سوخته شود.

سنگینی نگاهت، راز نامکشوف رنج‌های بی قرار شب‌های شام است.

بوی سیب و ستاره می‌دهی.


آمده‌ای تا چون ابرهای سرازیر، بباری بر تشنگی کربلا با زلال چشمان مهربانت.

بانو! دست‌هایت نوازشگر شب‌های یتیمی جوانه‌های نورس شکسته است.

در دست‌هایت، هزار فانوس سوسو زن خرابه‌های شام می‌درخشد در شام‌های غریبان؛

ای ادامه کربلا در جاری لحظات! زمین، مقدم عاشورایی‌ات را مدت‌هاست به انتظار نشسته است.

چه زیبا بود لحظه ورودت؛ غم و شادی توأمان؛ گریستن پیامبر صلی ا... علیه و آله و فاطمه علیهاالسلام و علی علیه‌السلام آمیخته با هلهله فرشتگان، خنده تو محو در لبخند حسین علیه‌السلام  غرق در تبسم تو.

ای قهرمان قصه بلند صبر و حماسه! فقط تو لایق این امتحان بزرگ هستی! خدا تو را برگزید، از میان تمام آفریده‌ها که فقط شانه‌های کوه‌وار تو، تاب تحمل داغ عاشورا داشت.

 

ای زیور حبل المتین! ای روح نماز، نماز نشسته‌ات در خرابه‌های شام، ستون خیمه برافراشته «صلوه» است.


نوشته شده در سه شنبه 96/11/3ساعت 2:6 عصر توسط حمیده بالایی نظرات ( ) |


 Design By : Pichak