سفارش تبلیغ
صبا ویژن

دلنوشته ها

خود را به چنبره مار تکبر سپرده ایم و صدای خرد شدن استخوان هایمان را در گوشه گوشه زمین می شنویم و باور نمی کنیم .

در گنداب تفکر جاهلانه و خودسرانه - شاد و خرسند - تن می شوییم و باور نمی کنیم .

در سرسرای جهنم ایستاده ایم و مست رواق اهریمنی آنیم و باور نمی کنیم .

غرق در اطمینان خودخواهانه هستیم و باور نمی کنیم .

چون کودکی غریب انگشت ابلیس آخر الزمان را می مکیم و لبخند می زنیم .

کاش می توانستیم نگاهی به آن سوی باورهایمان بیندازیم و ببینیم از پس راه امروز چه راهی است ؟

و کاش نمی گذاشتیم اهریمن بر پیشانیمان بوسه زند تاعقل دور اندیش نمیرد .

سزا نیست از سرمایه یقین دست بشوییم و آن را واگذاریم .

در شان ما نیست خمیره عشق را از دست بدهیم

باور کنیم پنجره انتظار را

با تپش آن وضو کنیم و از گمراهی دور دور شویم

و دوباره متولد شویم

و با این تولد دو باره

جز راه آسمان نپوییم


نوشته شده در پنج شنبه 91/3/11ساعت 1:16 عصر توسط حمیده بالایی نظرات ( ) |


 Design By : Pichak